عمرو عاص
زمانی که اولین مسلمانان برای فرار از آزار مشرکان به حبشه هجرت کردند، بزرگان قریش، عمروعاص را به سرپرستی گروهی به حبشه فرستادند تا از «نجاشی» پادشاه حبشه بخواهند که مسلمانان را تسلیم کند ولی نجاشی نپذیرفت و عمروعاص با همراهانش دست خالی برگشتند. عمرو عاص از کسانی بود که در مسجدالحرام، شکمبه شتری را بر سر رسول خدا انداختند. او اندکی قبل از فتح مکه، در سال هشتم هجری مسلمان شد و به این شرط که بدی های گذشته اش بخشیده شود با رسول خدا بیعت کرد. پیامبر بعد از مسلمان شدنش فرماندهی سریه «ذات السلاسل» را به او داد و سپس برای جمعآوری زکات مردم عمان او را فرستاد. وی در آنجا بود تا خبر رحلت پیامبر را شنید به مدینه باز گشت.
نقش عمروعاص در دوران خلفا:
دوره ابوبکر
او در دوران خلافت ابوبکر و عمربن خطاب، از نزدیکترین افراد به آنان بود. سال 12 هـ ق ابوبکر او را با سپاهی به فلسطین فرستاد. تصرف سرزمین غرب اردن، بدست او صورت گرفته و نیز در نبردهای اجنادین و یرموک و در فتح شام (دمشق) شرکت داشت.
دوره عمر
در دوران عمر، مدتی والی فلسطین شد و آنگاه مأمور فتح مصر به دستور عمر گشت. بنابر بعضی منابع، او به مسئولیت خودش و با فکر زیرکانه اش، با سپاهیان خود، به این کار اقدام کرد. بهر حال در سال 19 هـ ق یونانیان، در سال 20 بابلیها و در سال 21 هـ ق اسکندریه تسخیر شد. عمروعاص خودش حاکم آنجا شد و دستگاه قضایی را تأسیس کرد و از این رو شهرت عمده او ناشی از فتح این سرزمین (مصر) شد. شهر مصر از سال چهارم، به نام قاهره شد. او تا چند سال بعد از مرگ عمر هم، در همان حاکمیت مصر بود.
دوره عثمان
زمانی که عثمان به خلافت رسید، عبدالله بن سعد را به جای عمروعاص حاکم مصر کرد و او را عزل نمود. از آن موقع به بعد، عمروعاص از منتقدان عثمان شد و باطنا مخالفین او را تحریک میکرد، او به فلسطین برگشت و کمتر به مدینه میآمد.
دوران امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
بعد از قتل عثمان به معاویه پیوست و همه کاره دستگاه معاویه شد. او با نیرنگهای سیاسی خود، موجبات تحکیم خلافت معاویه و تزلزل موقعیت علی بن ابیطالب را فراهم کرد. معاویه که سالهای طولانی در شام و فلسطین حکومت میکرد، تمام مردم آنجا را با تدبیر خود و بذل و بخشش مال، به خود جلب کرده بود و حتی مخفیانه به جلب یاران علی علیهالسلام پرداخت از اینرو در خصوص جنگ صفین، پس از کشته شدن جمعی از بزرگان عرب از هر دو طرف، زمانی که نزدیک بود جنگ به نفع علی علیهالسلام تمام شود، عمروعاص حیلهای کرد و دستور داد که قرآنها را بر سر نیزهها کنند، این نیرنگ سبب شد که جنگ بینتیجه ماند، کار به حکمیت کشید. ابوموسی اشعری با تحمیل خوارج و شورشیان صفین، حکم از طرف علی؛ و عمروعاص، حکم از طرف معاویه شدند. اول ابوموسی، علی علیهالسلام و معاویه را از خلافت خلع کرد، ولی عمروعاص، معاویه را به خلافت برگزید. ابوموسی به شدت از عمروعاص خشمگین و او را دشنام میداد لذا حکمیت نیز نتیجهای نداد فقط موقعیت معاویه مستحکمتر و موقعیت امیرالمؤمنین با دودستهگی که در میان پیروانش افتاد، ضعیفتر شد.
دوران معاویه
یکسال بعد، معاویه عمروعاص را به مصر فرستاد. او محمدبن ابی بکر را که والی مصر بود، کشت و خود حاکم آنجا شد. از این خبر، امیرالمؤمنین به شدت ناراحت و غمگین شدند ولی معاویه و یارانش آنقدر خوشحال شده و شادی کردند. عمروعاص تا زمان مرگش در حاکمیت مصر از طرف معاویه باقی بود.
عمروعاص در کلام امیرالمؤمنین علی علیه السلام
حضرت علی علیه السلام او را دشمن می دانند و او را محارب اسلام و نسبت به رسول خدا، از دشمنان سرکش میدانند و میفرمایند: اهل جفا که از روی اکراه اسلام آوردند، دشمنان سنت و قرآن و اهل بدعتها بودند، آن چنان کسانی که مردم از شر آنها پرهیز میکردند و آنها بندگان دنیا و رشوه خوار بودند، به من رسیده که پسر نابغه (عمرو عاص) با معاویه به شرطی که مملکت مصر را که بزرگتر از شام بود، به او بدهد، بیعت کرد! خوار باد دست این فروشنده که دین خود را به دنیا فروخت و خوار باد امانت این خریدار که با مال مسلمانان فاسق عذاری را یاری کرد. عمرو عاص در سال 40 هـ ق سحرگاه روز 19 رمضان تصادفاً از کشته شدن به دست «عمروبن بکر» هم پیمان ابن ملجم مرادی مصون ماند چون در آن روز مریض بود و برای نماز به مسجد نرفت و به جای خود «خارجة بن حذافه» را فرستاد و خارجه مجروح شد. عمرو عاص سرانجام در سال 43 هجری درگذشت.
منبع: كتابخانة طهور www.tahoorkotob.com
نسیم، بهانه ای است تا حقیر هم تو دنیای مجازی بتونم نقشی هرچند ناچیز در نشر فرهنگ غنی دین، معارف اسلام و مکتب نورانی اهلبیت ایفا نمایم. به امید این که مقبول درگاه احدیت قرار گیرد.